loading...
ایران سرزمین آریایی ها«کوروش بزرگ»
آذرمهر بازدید : 15 پنجشنبه 09 خرداد 1392 نظرات (0)

 پیدایش هخامنشیان

بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند

تیره بخت تر از آن ملتی که علاقمند به دانستن

تاریخ خود نباشد

شوربخت تر از همه ملتی است که تاریخ خود را

به ریشخند بگیرد

تاریخچه پیدایش هخامنش

«ای انسان هر که باشی و از هرکجا که بیایی, زیرا که میدانم خواهی امد , من کوروش هستم که برای پارسیان این دولت بزرگ را بنا کردم. پس بدین مشتی خاک که تن من را می پوشاند رشک مبر.هرکس که آهنگ ويراني آرامگاه مرا کند، اهورا مزدا او را نابود کن . »

مهم‌ترین سنگ‌نوشته هخامنشی از دید تاریخی و نیز بلندترین آنها.سنگ‌نبشته بیستون بر دیواره کوه بیستون است.سنگ‌نوشته بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش یکم را در نخستین سال‌های فرمانروایی‌اش که سخت‌ترین سال‌های پادشاهی وی نیز بود.به گونه‌ای دقیق بازگو می‌کند.این سنگ‌نوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست.و از آن می توان استفاده های زیادی کرد.

هَخامَنِش نام کسی است که دودمان هخامنشی خود را به نام او می‌‌خواندند. واژه هخامنش معنای دارنده اندیشه راست را می‌‌رساند. هخامنش می‌‌باید نیای بزرگ هخامنشیان و سرپرست طایفه پاسارگاد بوده باشد.

هخامنشيان از طايفه پاسارگاديان بوده اند كه در پارس اقامت داشته اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده است» «‌ نامدارترين رئيس اتحاديه قبائل پارس در نيمه قرن ٧ پ م چيش پيش دوم است كه تا سال 640 پ م رياست قبائل پارس را در دست داشت.

ادشاهان اين دودمان از پارسيان بودند و تبار خود را به « هخامنش» مي رساندند كه سركرده طايفه پاسارگاد از طايفه هاي پارسيان بوده است. هخامنشيان نخست پادشاهان بومي پارس و سپس انشان بودندولي با شكستي كه كوروش بزرگ بر ايشتوويگو واپسين پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح ليديه و بابل پادشاهي هخامنشيان تبديل به شاهنشاهي بزرگي شد. از اين رو كوروش بزرگ را بنيانگذار شاهنشاهي هخامنشي مي دانند.» « به قدرت رسيدن پارسي ها و سلسله هخامنشي (550-330 قبل از ميلاد) يكي از وقايع مهم تاريخ قديم است. اينان دولتي تأسيس كردند كه دنياي قديم را به استثناي دو سوم يونان تحت تسلط خود در آوردند. شاهنشاهي هخامنشي را نخستين امپراتوري تاريخ جهان مي دانند. مهم ترين سنگ نوشته هخامنشي از نظر تاريخي و نيز بلندترين آنها، سنگ نبشته بيستون بر ديواره كوه بيستون است. سنگ نوشته بيستون بسياري از رويدادها و كارهاي داريوش اول را در نخستين سال هاي حكمراني اش كه مشكل ترين سال ها حكومت وي نيز بود.

همه نشانه ها بيانگر آنست كه هدف كوروش از جنگ و كشور گشائي ايجاد يك جامعه جهاني مبتني بر امنيت و آرامش و دور از جنگ و ويرانگري بوده است. كوروش در لشكركشيها و پيروزيهايش با ملل مغلوب در نهايت بزرگواري رفتار كرد، و عناصر حكومتي پيشين را مورد بخشايش قرار داده در مقامهايشان ابقا كرده مطيع و منقاد خويش ساخت » «‌كوروش بزرگ با ايمان استواري كه به اهورامزدا داشت جهانگشايي را به هدف برقرار كردن آشتي و امنيت و عدالت و از ميان بردن ستم و ناراستي انجام ميداد، و در فتوحاتش به حدي نسبت به اقوام مغلوب بزرگمنشي و مهر و عطوفت نشان داده بود كه داستان رأفتش به همه جا رسيده بود

وقت آن رسیده بود که کوروش، اولین قدم خود را در برقراری کشوری مستقل و قدرتمند بردارد. جلسه ای تشکیل شد که در آن کوروش، آبرادات، کئوبرو، ویشتاسب، بغابوخش و آراسپ شرکت داشتند.

کوروش، مرد تصمیم های بزرگ، اینک از هر لحاظ آماده نبرد با لیدی است. سپاه کوروش و کرزوس همدیگر را در پتریوم ملاقات کردند. سربازان سنگین اسلحه لیدی در مقابل سپاهیان دلیر کوروش تاب مقاومت نیاوردند و به سمت سارد گریختند ولی کوروش بر خلاف انتظار کرزوس، از راه کوهستانی و در زمستانی سرد وی را تعقیب کرد. کرزوس که انتظار نداشت کوروش او را از آن راه تنگ کوهستانی تعقیب کند، پیاده نظام های خود را مرخص کرد. وقتی کرزوس در سارد با لشگر کوروش رو به رو شد دریافت که عمر امپراطوری سارد پایان یافته است. هوش سرشار کوروش بار دیگر نمایان شد و در میدان جنگ، اندک اسب سواران باقی مانده لشگر کرزوس نیز با دیدن شتر های کوروش رمیدند. کوروش از کشتن کرزوس هم صرفه نظر کرد و از غارت کردن مردم پرهیز نمود. تا آنجا که گویی جنگی رخ نداده است. فرمان معروف کوروش در حمایت مردم شکست خورده، روی استوانه گِلی نوشته شد و همینک نیز موجود است.

آخرین قدم کوروش، فتح بابل بود. با فتح بابل، کشور رویایی و افسونگر، کوروش فرمانروای سه قدرت بزرگ جهان شد. لیدی ، ماد و بابل. سربازان پر زرق و برق بابل ، به هیچ وجه مانعی برای تصرف کشورشان نبودند. اینک موقع تاجگذاری شاه جهان شده بود. پارسیان ترجیح دادند تا برای زیبایی بیشتر از لباس های مادی استفاده کنند. کوروش با وقار خاصی بر گردونه باشکوهش حرکت می کرد و جمعی که مشعل به دست داشتند گرد او را گرفته بودند. قبای ارغوانی کوروش که پودهایی زربفت داشت، فریبنده و مجذوب کننده بود. کوروش، تاج پر شکوه ایران را بر سر نهاد. دو شاخ بلورین بر سر کوروش خودنمایی می کرد. او یک انسان معمولی نبود. حضار، بی اختیار در مقابل عظمت کوروش تعظیم کردند.

تدبیر و بزرگ منشی کوروش بزرگ که در منشور جهانی خویش چنین می گوید:

«من،کوروش پادشاه شاه جهان ،شاه بزرگ،شاه نیرومند،شاه بابل،شاه سومر و اکد،شاه چهار گوشه جهان،پسر کمبوجیه،شاه بزرگ،شاه انشان،نوه کوروش،شاه بزرگ شاه انشان،نبیره چئیش پیش،شاه بزرگ شاه انشان از تخمه پادشاهی جاودانه،انکه پادشاهیش را خداوند  و مردم دوست میدارند و از بهر شادی دل خویش پادشاهی او را خواهانند.

انگاه که من اشتی خواهان  به بابل اندر شدم،با شادی و شادمانی در کاخ شهریاری خویش ،اورنگ سروی خویش بنهادم ، اهورامزدا.سرور بزرگ.مهر دل گشاده ام را که دوستدار بابل است به خواست خود به خویشتن گردانید پس هر روز پیوسته در پرستش او کوشیدم و انگاه که سربازان بسیار من دوستانه در بابل گام بر می داشتند من نگذاشتم کسی در تمامی سرزمین های سومر واکد ترسانده باشد.من بابل و همه شهرهای مقدس را در که نبونید ایشان را به رغم خواست خدایان ،یوغی داده بودند نه در خور ایشان،درماندگی  هایشان را چاره کردم و ایشان ورا از بیگاری برهانیدم.

اهورامزدا خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد و انگاه مرا ،کوروش ،پادشاهی که پرستنده وی است و کمبوجیه ،فرزند زاده من و همگی سپاهیانم را با بزرگواری ،افزونی دادو مایه شادمانی ،در اتشی تمام کردارهایمان به چشم او زیبا جلوه کرد و والاترین پایه خداییش را ستودیم.

به فرمان او همه شاهان بر اورنگ شاهی برنشسته و همگی شاهان جهان از زیرین دریا تا همه باشندگان سرزمین های دوردست همه شاهان اموری ،باشندگان در چادرها همه آن طوایف وبسیار شان را از بهر من به بابل اندر اوردند و بر دوپای من بوسه زدند.

از... تا شهر اشوش و شوش ،اگاده،سرزمین اشنونا،شهر سرزمین شهرمه تورنو،دیر تا پایان نواحی سرزمین گوتیان و نیز شهرهای مقدس آن سوی دجله که از دیرباز ویرانه گشته بود از نو باز ساختم و پیکره خدایانی را که در میانه انها شهرها به جای های نخستین باز گردانیدم و تا به جاودان در جای نخستین شان و همگی ان مردم را فراهم اوردم و به جایگاههای خویش باز گردانیذم

و نیز پیکره خدایان سومر واکد را که نبونید از خشم سرور خدایان به بابل اندر اورد بود.به فرمان مردوک خدای بزرگ به شادی و خوشی در نیایش گایشان بنشاندم،جایهاییکه دل انان شاد گردد،باشد که خدایانی ه منبه جایهای مقدس باز گردانیدم هر روز در برابر خداوند زندگی طولانی از بهر من بخواهند و همواره در پایمردی من سخن ها گویند  با واژه های نیک خواهانه.

باشد که به اهورامزدا،خدای من گویند که به کوروش ،پادشاهی که تو را پرستنده است و کمبوجیه پسرش بیگمان باش.همه مردم بابل پادشاهی را گرامی داشتند و من همه مردم سرزمین ها را در زیستگاهی ارام بنشانیدم.»

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 22
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 152
  • بازدید سال : 3,672
  • بازدید کلی : 10,371