loading...
ایران سرزمین آریایی ها«کوروش بزرگ»
آذرمهر بازدید : 17 پنجشنبه 09 خرداد 1392 نظرات (0)

 

تاریخچه تخت جمشید
 تخت جمشید  از لحاظ عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی سلسه هخامنشیان  در ایران است،  این مجموعه بی نظیر در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)،  در مقابل جلگه مرودشت (به معنی دشت خرم) و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز زیبا  قرار دارد.  تخت جمشید بر روی صخره ای در دامنه یکی از کوهپایه های کوه مهر به فاصله 57 کیلو متری شمال شرقی شیراز بنا شده است،  و 1770 متر از سطح دریا بلند تر است ، و از دیر باز  هنر و معماری جهان باستان شناخته گردیده بود.

 مهمترین نقش های  تخت جمشید در پله های ایوان شرقی،  که گویا در ابتدا ورودی اصلی کاخ بوده حکاکی شده اند.  ارتفاع ستون های آپادانا تقریبا بیست متر و بسیار مستحکم بوده،  به نحوی که تا زمان قاجار هنوز 13 ستون از ستون هایش بر افراشته باقی مانده بود.  کاخ دیگری که همزمان با آپادانا ساخته شده کاخ داریوش (تَچَر) است،  که به دلیل آنکه با سنگ های خاص بسیار صیقلی ساخته شده است،  معاصران آنرا تالار آیینه نامیده اند،  این کاخ دارای 12 ستون (3*4) و ایوانی در جنوب با 8 ستون (2*4) است،  و به عنوان سکونتگاه شاه مورد استفاده قرار میگرفته است.  کاخ مهم دیگر کاخ صد ستون است که ساختن آن توسط خشایار شاه (486-465 ق،م) در حدود سال 470 ق، م، آغاز شده و بیست سال به طول انجامیده،  این کاخ با 4700 متر مربع مساحت وسیع ترین کاخ تخت جمشید است،  که ایوانی 16 ستونی (2*8) در شمال دارد، ارتفاع ستون های کاخ 14 متر بوده و ساخت آن در زمان اردشیر اول (465- 424 ق،م) پایان یافته است.  پلکان ورودی اصلی تخت جمشید که در شمال غربی واقع است،  توسط خشایار شاه هخامنشی ساخته شده و جمعا 111 پله در هر سمت دارد،  طول هر پله 6.90 متر، عرض 38 سانتیمتر و ارتفاع هر پله 10 سانتیمتر است،  که برای حرکت آسان و محترمانه افراد بسیار مناسب بوده است.  در بالای پلکان اصلی دروازه ملل قرار دارد که کتیبه ای به زبان پارسی باستان و دو گویش دیگر ایرانی یعنی ایلامی و بابلی (هر یک 20 سطر)،  فراز سر در آن نگاشته شده است. 

 بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده می‌کردند. ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید. 
 ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار اپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشاه تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صدستون را ریخت .اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند . معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و اشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . 

تخت جمشید جایگاهی برای اداره کشور و برگزاری مراسم رسمی و مذهبی و پذیرایی های مهم و باشکوه و تجمع های حکومتی و اقامتگاه پادشاه و نزدیکان او بود. 

 دولت هخامنشی بر اکثر دولت های همجوار خود تسلط کامل داشت،  و همین امر باعث استفاده از تمدن و هنر های مردمی آن دولتها گردید.  نقش های  برجسته ها که  با آثار مصر باستان شبیه هستند.  بدنها از روبرو و صورت و پاها از نیمرخ  به تصویر کشیه شده اند،  و یا مثلا گاو بالداری که در مدخل تالار ورودی تخت جمشید قرار دارد،  کاملا شبیه آثار آشوریان است.  عده ای گمان دارند،  این نقشها جنبه نمادین و افسانه ای داشته،  با دیدن شکل سر ستونها،  این عقیده بیشتر قابل قبول میگردد.  در سرستونها از سه حیوان خاص استفاده شده است،  این سه شکل بارها در تخت جمشید دیده میشود،  گاه به صورت منفرد،  و گاه به شکل در هم آمیخته.  حتی ارتفاع واقعی ستونها و خود صفه تخت جمشید،  نسبت به اصل انسانی جنبه عظمت جویی را به خوبی القا میکند.

در تصاوير حكاكي شده سنگ هاي تخت جمشيد،  هيچكس عصباني نيست،  هيچكس سوار بر اسب نيست،  و هيچكس را در حال تعظيم نميبينيد.  هيچكس سر افكنده و شكست خورده نيست،  هيچ قومي بر قوم ديگر برتر نيست،  و هيچ تصوير خشني وجود ندارد.   هيچگاه برده داري در ايران مرسوم نبوده است،  در بين صدها پيكره تراشيده شده سنگ هاي تخت جمشيد،  هیچکس برهنه و عريان نیست.

«و چه زیباست که زیر لب زمزمه ای کنیم» 

به کوروش چه خواهیم گفت؟
اگر سر بر آرد ز خاک
اگر باز پرسد ز ما
چه شد دین زرتشت پاک
چه شد ملک ایران زمین
کجایند مردان این سرزمین
به کوروش چه خواهیم گفت؟
اگر دید و پرسید از حال ما
چه کردید بُرنده شمشیر خوش دستتان
کجایند میران سر مستتان
چه آمد سر خوی ایران پرستی
چه کردید با کیش یزدان پرستی
به شمشیر حق ، نیست دستی
که بر تخت شاهی نشسته است
چرا پشت شیران شکسته است
در ایران زمین شاه ظالم کجاست
هوا خواه آزادگی ،
پس چرا بی صداست
چرا خامش و غم پرستید، های
کمر را به همت نبستید، های
چرا اینچنین زار و گریان شدید
سر سفره خویش مهمان شدید
چه شد عِرق میهن پرستیتان
چه شد غیرت و شور و مستیتان
سواران بی باک ما را چه شد
ستوران چالاک ما را چه شد
چرا مُلک تاراج می شود
جوانمرد محتاج می شود
چرا جشنهامان شد عزا
در آتشکده نیست بانگ دعا
چرا حال ایران زمین نا خوش است
چرا دشمنش اینچنین سر کش است
چرا بوی آزادگی نیست، وای
بگو دشمن میهنم کیست، های
بگو کیست این ناپاک مرد
که بر تخت من اینچنین تکیه کرد
که تا غیرتم باز جوش آورد
ز گورم صدای خروش آورد
به کوروش چه خواهیم گفت؟
اگر سر برآرد ز خاک...

واین حکایت شکوه و عظمت ایران است که همه را برانگیخته
به امید سر افرازی  ایرانی سبزمان
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 22
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 131
  • بازدید سال : 3,651
  • بازدید کلی : 10,350